بار امانت طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آرشیو وبلاگ مطالب اخیر
مهمترین بعد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت== که تار و پود الگوست
بعد سوم (زندگی) الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بعد دوم از چهار بعد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بعد اول از چهار بعد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مفهوم " الگو " در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مفهوم ' اسلامی ' در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مفهوم "ایرانی" در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت معنای کلمه ی " پیشرفت " در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ویژگی های الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت اهداف نشست اندیشه های راهبردی ( الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ) هدف ما...............هویت ما حفظ امید......==.........موفقیت چرا لحن آمریکا نسبت به ایران یکباره عوض شد؟ کار عمده ى دشمن در جنگ نرم در حال حاضر ( فتنه ی 88 ) بیانات در نخستین نشست اندیشههای راهبردی (1389/09/10 - 20:03) [همه عناوین(42)][عناوین آرشیوشده] موضوعات پیوندها
امروز کار عمدهى دشمن در جنگ نرم، غبارپراکنى در فضاى سیاسى کشور است؛ این را توجه داشته باشید. امروز مهمترین کار دشمن این است. افرادى که در کار سیاسى و مسئلهى سیاسى واردند و مطلعند، میدانند امروز قدرت ابرقدرتها بیش از آنچه که در بمب هستهاىشان باشد، در ثروتهاى انباشتهى در بانکهاشان باشد، در قدرت تبلیغاتى آنهاست، در صداى بلند آنهاست که به همه جا میرسد. شیوههاى تبلیغاتى را هم خوب بلدند. در کار تبلیغات انصافاً پیشرفت هم کردهاند. امروز غربىها - چه در اروپا، چه در آمریکا - در کار تبلیغات، شیوههاى مدرن و بسیار پیشرفتهاى را یاد گرفتهاند و بلد شدهاند؛ ما در این جهت عقبیم. یکى از اساسىترین کارهاى آنها این است که تبلیغ کردن را بلدند. با این شیوههاى تبلیغى، با جنجال، با فرستادن انبوه حرفهاى خلاف واقع، سعى میکنند فضاى جوامع را دگرگون کنند و تأثیر بگذارند؛ باید به این نکته توجه داشت، باید این را مراقب بود. امروز وظیفهى جوانهاى ما از این جهت سنگین است. نه فقط خودتان باید حقیقت را تشخیص دهید، بلکه باید فضا و محیط پیرامونى خودتان را هم بابصیرت کنید و براى آنها هم قضایا را روشن کنید. غالباً باطل با لباس حق یا با بخشى از حق وارد میدان میشود. امیرالمؤمنین فرمود: «انّما بدء وقوع الفتن اهواء تتّبع و احکام تبتدع یخالف فیها کتاب اللَّه»، بعد تا میرسد به اینجا: «فلو انّ الباطل خلص من مزاج الحقّ لم یخف على المرتادین و لو انّ الحقّ خلص من لبس الباطل انقطعت عنه السن المعاندین»؛(5) اگر باطل و حق صریح و بىشائبه وسط میدان بیایند، اختلافى باقى نمیماند؛ همه حق را دوست دارند، همه از باطل بدشان مىآید؛ «و لیکن یؤخذ من هذا ضغث و من ذاک ضغث فیمزجان فحینئذ یشتبه الحقّ على اولیائه». بخشى از حق را با بخشى از باطل مخلوط میکنند، نمیگذارند صِرف باطل و صریح باطل باشد؛ لذا مخاطبان دچار اشتباه میشوند؛ این را باید خیلى مراقبت کرد. امروز در تبلیغات جهانى، همهى تکیه بر روى این است که حقایق را در کشور شما، در جامعهى شما، در نظام اسلامى شما دگرگون جلوه دهند؛ امکانات تبلیغاتىشان هم فراوان است، به طور دائم هم مشغولند. البته افرادى هم هستند که بعضى دانسته، بعضى ندانسته، در داخل، همان حرفها را تکرار میکنند و همانها را بازتاب میدهند. گاهى بصیرت هم وجود دارد، اما در عین حال خطا و اشتباه ادامه پیدا میکند؛ که گفتیم بصیرت شرط کافى براى موفقیت نیست، شرط لازم است. در اینجا عواملى وجود دارد؛ یکىاش مسئلهى نبود عزم و اراده است. بعضىها حقایقى را میدانند، اما براى اقدام تصمیم نمیگیرند؛ براى اظهار تصمیم نمیگیرند؛ براى ایستادن در موضع حق و دفاع از حق تصمیم نمیگیرند. البته این تصمیم نگرفتن هم عللى دارد: گاهى عافیتطلبى است، گاهى تنزهطلبى است، گاهى هواى نفس است، گاهى شهوات است، گاهى ملاحظهى منافع شخصى خود است، گاهى لجاجت است. یک حرفى را زده است، میخواهد پاى این حرف بایستد، به خاطر اینکه ننگش میکند از حرف خودش برگردد؛ که فرمود: «لعن اللَّه اللّجاج»؛ لعنت خدا بر لجاجت. افرادى هستند اطلاع هم دارند، واقعیت را هم میدانند؛ در عین حال کمک میکنند به جهتگیرىهاى مخالف، جهتگیرىهاى دشمن. خیلى از این کسانى که پشیمان شدند و راه را برگشتند، یک روزى به شکل افراطى انقلابى بودند؛ اما یک روز شما مىبینید درست در نقطهى مقابل آن روز ایستادهاند و در خدمت ضد انقلاب قرار گرفتهاند! این به خاطر همین عوامل است؛ هوىهاى نفسانى، شهوات نفسانى، غرق شدن در مطالبات مادى. عامل اصلى اینها هم غفلت از ذکر پروردگار، غفلت از وظیفه، غفلت از مرگ، غفلت از قیامت است؛ اینها موجب میشود که بکلى صد و هشتاد درجه جهتگیرىشان عوض شود.
ما بعضىها را دیدیم که کسانى آمدند به عنوان هدیه، به عنوان اظهار ارادت، به اینها پول دادند؛ اینها هم پول را گرفتند، نفهمیدند اسم این رشوه است. آنچه که در عالم واقع اتفاق مىافتد، شبیه یکدیگر است؛ منتها متفطن شدن به اینکه اسم این رشوه است یا نه، مهم است. شما که یک جائى قرار دارى که میتوانى یک کارى را بر طبق میل او انجام دهى، او مىآید اینجور دستت را هم میبوسد و به شما پول میدهد. خوب، این اسمش رشوه است؛ رشوهى حرام همین است.
موضوع مطلب : |
||