بار امانت طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آرشیو وبلاگ مطالب اخیر
مهمترین بعد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت== که تار و پود الگوست
بعد سوم (زندگی) الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بعد دوم از چهار بعد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بعد اول از چهار بعد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مفهوم " الگو " در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مفهوم ' اسلامی ' در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مفهوم "ایرانی" در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت معنای کلمه ی " پیشرفت " در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ویژگی های الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت اهداف نشست اندیشه های راهبردی ( الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ) هدف ما...............هویت ما حفظ امید......==.........موفقیت چرا لحن آمریکا نسبت به ایران یکباره عوض شد؟ کار عمده ى دشمن در جنگ نرم در حال حاضر ( فتنه ی 88 ) بیانات در نخستین نشست اندیشههای راهبردی (1389/09/10 - 20:03) [همه عناوین(42)][عناوین آرشیوشده] موضوعات پیوندها شنبه 89/10/18 :: 5:8 عصر :: نویسنده : Parsi
عرصهى چهارم - که از همهى اینها مهمتر است و روح همهى اینهاست - پیشرفت در عرصهى معنویت است. ما بایستى این الگو را جورى تنظیم کنیم که نتیجهى آن این باشد که جامعهى ایرانى ما به سمت معنویتِ بیشتر پیش برود. البته این در جاى خود براى ما روشن است، شاید براى خیلى از حضار محترم هم روشن است؛ اما باید براى همه روشن شود که معنویت نه با علم، نه با سیاست، نه با آزادى، نه با عرصههاى دیگر، هیچ منافاتى ندارد؛ بلکه معنویت روح تمام اینهاست. میتوان با معنویت قلههاى علم را صاحب شد و فتح کرد؛ یعنى معنویت هم وجود داشته باشد، علم هم وجود داشته باشد. دنیا در آن صورت، دنیاى انسانى خواهد شد؛ دنیائى خواهد شد که شایستهى زندگى انسان است. دنیاى امروز، دنیاى جنگلى است. دنیائى که در آن علم همراه باشد با معنویت، تمدن همراه باشد با معنویت، ثروت همراه باشد با معنویت، این دنیا دنیاى انسانى خواهد بود. البته نمونهى کامل این دنیا در دوران ظهور حضرت بقیةاللَّه (ارواحنا فداه) اتفاق خواهد افتاد و از آنجا - من این را اینجا عرض بکنم - دنیا شروع خواهد شد. ما امروز در زمینههاى مقدماتىِ عالم انسانى داریم حرکت میکنیم. ما مثل کسانى هستیم که در پیچ وخمهاى کوهها و تپهها و راههاى دشوار داریم حرکت میکنیم تا به بزرگراه برسیم. وقتى به بزرگراه رسیدیم، تازه هنگام حرکت به سمت اهداف والاست. بشریت در طول این چند هزار سال عمر خود، دارد از این کورهراهها حرکت میکند تا به بزرگراه برسد. وقتى به بزرگراه رسید - که آن، دوران ظهور حضرت بقیةاللَّه است - آنجا حرکت اصلى انسان آغاز خواهد شد؛ حرکت سریع انسان آغاز خواهد شد؛ حرکت موفق و بىزحمت انسان آغاز خواهد شد. زحمت فقط عبارت است از همین که انسان در این راه حرکت کند و برود؛ دیگر حیرتى در آنجا وجود نخواهد داشت. موضوع مطلب :
عرصهى سوم، عرصهى زندگى است، که قبلاً عرض کردیم. همهى چیزهائى که در زندگى یک جامعه به عنوان مسائل اساسى و خطوط اساسى مطرح است، در همین عنوان «عرصهى زندگى» میگنجد؛ مثل امنیت، مثل عدالت، مثل رفاه، مثل استقلال، مثل عزت ملى، مثل آزادى، مثل تعاون، مثل حکومت. اینها همه زمینههاى پیشرفت است، که باید به اینها پرداخته شود. موضوع مطلب :
عرصهى دوم - که اهمیتش کمتر از عرصهى اول است - عرصهى علم است. در علم باید ما پیشرفت کنیم. البته علم هم خود، محصول فکر است. در همین زمان کنونى، در حرکت به سمت پیشرفت فکرى، هیچ نبایستى توانى و کوتاهى و کاهلى به وجود بیاید. خوشبختانه چند سالى است که این حرکت در کشور شروع شده؛ نوآورى علمى و حرکت علمى و به سمت استقلال علمى حرکت کردن. علم هم اینجورى است دیگر؛ بلافاصله در قالب فناورىها و اینها خودش را نشان میدهد. در موارد زیادى، محصول حرکت علمى هم مثل این مسئلهى مورد بحث ما از چیزهاى بلندمدت نیست؛ نزدیکتر و ثمرهى آن دمدستتر است. کار علمى را بایستى عمیق و بنیانى انجام داد. این هم یک عرصهى پیشرفت است. موضوع مطلب :
آنچه که باز من اینجا اضافه میکنم، این است که عرصههاى این پیشرفت را به طور کلى بایستى مشخص کنیم. چهار عرصهى اساسى وجود دارد، که عرصهى زندگى - که شامل عدالت و امنیت و حکومت و رفاه و این چیزها میشود - یکى از این چهار عرصه است. در درجهى اول، پیشرفت در عرصهى فکر است. ما بایستى جامعه را به سمت یک جامعهى متفکر حرکت دهیم؛ این هم درس قرآنى است. شما ببینید در قرآن چقدر «لقوم یتفکّرون»، «لقوم یعقلون»، «أفلا یعقلون»، «أفلا یتدبّرون» داریم. ما باید جوشیدن فکر و اندیشهورزى را در جامعهى خودمان به یک حقیقت نمایان و واضح تبدیل کنیم. البته این از مجموعهى نخبگان شروع خواهد شد، بعد سرریز خواهد شد به آحاد مردم. البته این راهبردهائى دارد، الزاماتى دارد. ابزار کار، آموزش و پرورش و رسانههاست؛ که باید در برنامهریزىها اینها همه لحاظ شود و بیاید. موضوع مطلب :
الگو هم نقشهى جامع است. وقتى میگوئیم الگوى ایرانى - اسلامى، یعنى یک نقشهى جامع. بدون نقشهى جامع، دچار سردرگمى خواهیم شد؛ همچنان که در طول این سى سال، به حرکتهاى هفت و هشتى، بىهدف و زیگزاگ مبتلا بودیم و به این در و آن در زدیم. گاهى یک حرکتى را انجام دادیم، بعد گاهى ضد آن حرکت و متناقض با آن را - هم در زمینهى فرهنگ، هم در زمینهى اقتصاد و در زمینههاى گوناگون - انجام دادیم! این به خاطر این است که یک نقشهى جامع وجود نداشته است. این الگو، نقشهى جامع است؛ به ما میگوید که به کدام طرف، به کدام سمت، براى کدام هدف داریم حرکت میکنیم. طبعاً همین طور که دوستان گفتند، وضعیت مطلوب باید تصویر شود و چگونگى رسیدن از وضع موجود به آن وضع مطلوب هم بایستى بیان شود. یقیناً سؤالات زیادى مطرح خواهد شد؛ موضوع مطلب : |
||